کد مطلب:94563 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

خطبه 146-راهنمائی عمر












[صفحه 366]

فروغ ایمان و دین مبین اسلام، بیاری سپاهیان مسلمان، رفته رفته از قلب عربستان به گوشه و كنار جهان پرتو افشان می شد عمر بن خطاب. در دروان خلافت خویش بر آن شد كه با سپاهیان اسلام روی به دیار ایران نهد، اما تنها این تدبیر، سیاست جامع یك خلیفه و رهبر نبود، از این رو - مثل همیشه- در این مورد نیز با علی (ع) مشورت نمود و از او راهنمائی خواست علی (ع) كه می دید هنوز در گوشه و كنار كوفه و شام هستند كسانی كه ممكن است در غیبت خلیفه سر به عصیان و كفران نهند، و نیز می دید كه عمر از سپاه بسیار ایران بیمی بدل دارد و از ستیز با آنان در هراس است، این خطبه را ایراد فرمود: نه از سیاهی سپاهیان عجم در عجب باشید، و نه از ستیز با آنان بپرهیزید، چون خدا با ماست ترقی و یا تنزل و بسط و نشر دین مبین اسلام، به كثرت و یا قلت سپاه نبوده است. دلیل این پیروزی بخاطر آنست كه اسلام دین خداست و این سپاهیان اسلامند كه چنین ظفری را بوجود آورده اند، و چنان از این آئین راستین و دین مبین حمایت كرده اند، تا به مرتبه ای رسیده است كه شایسته آنست آنچه كه باید آشكار شود، هویدا گردیده و ما نیز به فضل و نوید خدا منتظر و معتقد و امیدواریم. جای

هیچ تردید نیست كه پروردگار، به میثاق خود با مسلمین وفا كرده و سپاه اسلام را یاری می فرماید قلمرو حكمرانی و زمام امور اسلامی، همچون رشته ها و دانه هائی است كه باید به هم متصل و در ریسمانی پیوسته باشند. زیرا، اگر رشته بگسلد جای انكار نیست كه دانه ها از هم می پاشند و هر یك به كناری پراكنده می شوند و دگر بار، گرد آوردن آنها كاری است بس دشوار گر چه امروز، گروه عرب مسلمان اندكند، اما باشد كه به سبب بركت دین مبین اسلام و نیز بدلیل اتحاد و اتفاق، این گروه در قلمرو همه جهان پیش رود و مسلمین بسیار شوند. اینك تو همچون میخ میان آسیا باش، و چرخ این آسیا را بیاری سربازان عرب بچرخش آور و آنان را راهنمائی كن. با آتش ایمان، این جنگ را فروزان كن، اما خود به كارزار مرو. زیرا، اگر تو از این دیار به عزم شركت در جنگ بیرون شوی، بی ایمانان و فرصت جویان، موقع را مغتنم شمرده و از گوشه و كنار، سر به یاغی گری و پیمان شكنی و فتنه فساد و تبهكاری می نهند، و این فتنه ها چنان بالا می گیرد كه نظام حكمرانی سرحدات و خطه هائی كه تو اینك از آنها حراست می كنی، از هم گسیخته میگردد و تدبیر حفظ آنها، بر سیاست عزیمت به این كارزار بسی مهمتر است هنگامی

كه عجم ترا ببینند بی شك گویند: این مرد همان پیشوا و رهبر عرب است؟ اینك اگر او را از صفحه روزگار محو كنیم از آزارش آسوده خواهیم شد و این خیال خام، عطش و حرص آنانرا برای جنگ و نابودی تو شدیدتر و فزونتر خواهد كرد. بر آنچه تو از فزونی سپاه عجم در جنگ می گوئی بیمی به خویش راه مده، زیرا پروردگار مهربان، بیش از تو از بی ایمانی آنان ناخشنود است. مطئمن باش كه او در برطرف ساختن این نارضائی تواناتر است اما اینكه میگوئی سپاهشان بسیار است و شمارش آنان كاری بس دشوار، باز هم در این اندیشه ملالی به خویش راه مده، چون پیروزی های پیشین ما بدلیل سپاهیان فراوانمان نبود، بلكه دست خدا با ما و یار ما بوده، و به یاری او با تیغهای عدالتمان، پرده های بی عدالتی و كفران را از هم می شكافتیم و حق جایگیر باطل میشد


صفحه 366.